در حال حاضر فقط 15درصد از مردم از اینترنت بهرهمند هستند که سهم دانشآموزان در این زمینه زیر 10درصد است و محتوای کار با اینترنت بر مبنای آنچه مسئولان ادعا دارند نیست و 74 درصد از مردم از این ابزار اصلاً استفاده نمیکنند و 60درصد کاربران فعلی هم فقط برای سرگرمی و تفنن وارد دنیای اینترنت میشوند.»
او همچنین ضمن نگرانی از رشد بیرویه وبلاگنویسی در ایران گفته: «آنچه ما را در زمینه وبلاگ نویسی در ردههای بالای جهانی قرار میدهد شاید در وهله اول افتخار باشد اما اینکه محتوای وبلاگها چیست نگرانکننده است در حالی که در سایر کشورها 65 درصد وبلاگها اطلاعات و اخبار علمی است اما در کشور ما چنین نیست.»
این نخستینبار است که یک مقام مسئول آمارهای رسمی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در باره ضریب نفوذ 34درصدی اینترنت در ایران را تکذیب میکند. حتی اگر مبنای آمار 15درصدی ضریب نفوذ اینترنت در ایران را تعداد کاربران اینترنت پر سرعت بدانیم باز هم عدد رسمی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مورد دسترسی حدود 600 هزار نفر به اینترنت پر سرعت با 15 درصد اعلامی دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان تطبیق ندارد.
تنها میتوان حدس زد که این آمار جدید بر مبنای یک تحقیق میدانی به دست آمده است که با شاخصهای فنی دستگاه متولی فناوری اطلاعات ضرورتا همپوشانی ندارد. اما اظهار نظر در باره ماهیت گرگ صفت اینترنت برای دانشآموزان ایرانی و توصیف نقش شنگول و منگول برای ایشان هم توصیف چندان منطقی بهنظر نمیرسد؛ چرا که اینترنت یک ابزار چندگانه است و میتواند کاربرد مثبت یا منفی داشته باشد.
این درست مانند آن است که بگوییم در خانه هر ایرانی چندین آلت قتاله وجود دارد که البته با توجه بهوجود چند دوجین چاقو در هر خانهای حرف نادرستی نیست، اما سؤال اینجا است که چه کسی مسئول نحوه استفاده درست یا نادرست از چاقو و در ماجرای مورد نظر ما اینترنت است؟
بهتر است از جناب آقای دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان سؤال کرد که در طول 15 سالی که اینترنت وارد ایران شده است، چه اقداماتی در جهت استفاده مثبت و علمی دانشآموزان از اینترنت صورت گرفته است؟ چرا گذاشتهایم که فرزندان ما امروز در نقش شنگول و منگول در فضای مجازی ظاهر شوند ؟ نحوه استفاده از اینترنت چه جایگاهی در متون درسی دانشآموزان داشته است؟ و بالاخره اگر اینترنت گرگ است چرا دولت طرح اتصال هزاران مدرسه به اینترنت را پیگیری و اجرا میکند ؟
درخصوص وبلاگها نیز انتقاد کردن و محتوای صدها هزار وبلاگ فارسی را نگرانکننده خواندن کار بسیار آسانی است. این ادعا که «در سایر کشورها 65 درصد وبلاگها اطلاعات و اخبار علمی است» بر مبنای کدام تحقیق است؟ کدام مرجع جهانی توانسته 75 میلیون وبلاگ را در فضای سایبر تحلیل محتوا کند و چنین نتیجهای بگیرد. شاید ما خودمان این کار را کردهایم. کاش این طور بود و حداقل یک مرجع علمی در ایران میتوانست محتوای 5/4 میلیون وبلاگ فارسی ثبت شده و 450 هزار وبلاگ فعال فارسی را بررسی کند.
اگر محتوای وب سایتها و وبلاگهای فارسی موردپسند ما نیست علت را باید در جای دیگری جست. اینترنت و وبلاگها و فضای مجازی تنها بازتابی از فضای واقعی (ونه ضرورتا فضای رسمی) کشور هستند.